جدول جو
جدول جو

معنی کیله سفید - جستجوی لغت در جدول جو

کیله سفید
(لَ کَ)
دهی از دهستان جیگران (گرمسیر ولدبیگی) است که در بخش ثلاث شهرستان کرمانشاهان واقع است و 200 تن سکنه دارد. در زمستانها قریب 110 خانوار از طایفۀ تفنگچی گوران برای تعلیف احشام خود به حدود خاوری این ده می آیند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(سیا سَ / سِ)
رجوع به سیاه سپید و غیاث اللغات شود
لغت نامه دهخدا
(سِ)
دهی از دهستان قمرود که در بخش مرکزی شهرستان قم واقع است. 200 تن سکنه دارد که از طایفۀ گائنی هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا
(سِ)
دهی است از دهستان پیرتاج بخش حومه شهرستان بیجار، واقع در 32هزارگزی جنوب خاوری بیجار با 200 تن سکنه. آب آن از چشمه و راه آن مالرو است. به این ده حوض قره خان می گویند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(کَ سَ)
دهی از دهستان کلیایی بخش سنقر کلیایی است که در شهرستان کرمانشاهان واقع است و 550 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(لَسِ)
دهی از دهستان حسین آباد است که در بخش دیواندرۀ شهرستان سنندج واقع است و 160 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
تصویری از یقه سفید
تصویر یقه سفید
((~. س))
کارمند دفتری یا دارای شغلی که مستلزم آلودگی دست و لباس نیست، کسی که دستش به دهانش می رسد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سیاه سفید
تصویر سیاه سفید
ابلق
فرهنگ واژه فارسی سره